روزگاری هم عشق بود هم خیانت...
در فیلم روزگاری عشق و خیانت جریانی روایت می شود که رژیم منفور پهلوی با رژیم زشت صهیونیستی دست در دست هم سعی داشتند که حق مردم عزیز ایران را پایمال کنند، پروژه ای که در دشت مغان اجرایی شده بود ودر پی آن با به چنگ آوردن اراضی مردم آن خطه از این سرزمین،افکار شوم و پلید را خود را تحمیل می کردند، جریانی که حقیقت دارد و کمتر به آن دامن زده شده است. اسنادی که این فیلم بر پایه آن ساخته شده است و کل اسناد موجود درکشت و صنعت مغان هم اکنون هم وجود دارد، حتی تأسیسات و ساختمانهای اسرائیلی، ولی ظاهراً تا جائیکه امکان داشته سعی در مخفی نگه داشتن آن داشته اند.
یقیناً بسیاری ازهمکاری ها و تمامی زوایای روابط بین تهران و تل آویو در دوران پهلوی روشن نشده است، چه در حوزه اقتصادی، کشاورزی، صنعتی، سدسازی و چه در حوزه های سیاسی، امنیتی و نظامی. ولی داستان این فیلم توانسته مضمون و بخش هایی از این مسایل را به خوبی بیان کند.
و پس انقلاب اسلامی بحول قوه ی الهی بطور کل پای اسرائیل از ایران قطع شد. ولی هنوز هم بخشی از منطقه آذربایجان در منطقه ی رود ارس تحت نظارت اسرائیل است و در آن جا به فعالیت خود ادامه می دهد...